۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

بچه شیر !

خیلی بی دلیل یاد دوران کودکیم افتادم که یک بار رفته بودم باغ وحش و داشتم به قفس شیر ها نگاه میکردم .
ظهر بود و موقع غذا خوردن شیرها بود ... یک سری بچه شیر هم توی قفس بودن که داشتن غذا میخوردن و نکته ای جالب در مورد غذا خوردن هاشون تا امروز توی ذهنم مونده .
بچه شیرهایی که ظاهری ضعیف تر داشتن یک تکه گوشت بزرگ رو کنده بودن و داشتن یه گوشه میخوردن و بچه شیر هایی که قوی تر به نظر میومدن تکه های کوچک تری از گوشت رو برای خوردن انتخاب کرده بودن ...
برام جای تعجب بود که اونی که تکه بزرگه رو انتخاب کرده چرا باید ضیعف تر باشه ؟ مگه غذای بیشتر نمیخوره ؟!
بعد با مباحثه ای که با داداشم داشتم متوجه نکته جالب توجهی شدم ... اینکه " چرا " قوی تر ها تکه گوشت های کوچک تر رو انتخاب میکنن ؟
دلیل خیلی ساده بود ! اونها تکه های کوچک تر خودشون رو تموم میکردن و بعد میرفتن سهم اون یکی هارو هم میخوردن !

نتیجه : لقمه گنده تر از دهن برداشتن باعث میشه نتونی بجویش و به قولی توش میمونی !

1 سنگ 100 کیلویی جا به جا کردنش تقریبا غیر ممکنه ( با دست ! )
ولی 100 سنگ 1 کیلویی رو میشه به راحتی و با کمی صبر و حوصله به نقطه های دور برد .

اهداف بزرگ داشتن اصلا بد نیستن و خیلی هم خوبن ! اما عجله کردن برای رسیدن بهشون فقط باعث خستگی و در نهایت نرسیدن به اونها میشن ... در عوض اگر اهداف بزرگ رو خورد و تکه تکه کنی بدون اینکه یه قطره عرق " اضافه ! " بریزی بهشون میرسی .
مهم بلندی و سختی مسیر نیست . مهم طرز راه رفتن و تمرکز روی مسیر هست .

موفق باشید و گوشت های زیادی بخورید .

۴ نظر:

comet گفت...

بالغانه بود و دوست داشتنی.باشه که ما هم به بلوغ برسیم . آمین .

ramin گفت...

از اين مطلب لذت بردم عالي بود

Unknown گفت...

اون شیر ضعیفه برندست به نظرم !
چون نه کینه ایه نه حسوده نه به مال اینو اون چشم داره در ضمن تو جرات داری برو پیش همون بچه شیره ببین ضعیفه یا نه !
والا !

fahesheye koochak گفت...

منم که اصلا گیاه خوارم