۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

دست بردار

دست بردار از این میکده سر به سری
پای بگذار به اون راهی که فکر کنی بهتری
که فقط ... فکر کنی بهتری
دست بردار و ول کن این همه ساغری
ای عشق با تو حرف میزنم ... ای رنج مگر آجری ؟

هر کدوم از ما , حداقل از نظر خودمون , نقاط ضعفی داریم که مدتهاست چهارچنگولی بهش چسبیدیم
یکی خلقش تنگه ... یکی زیاد سوتی میده ...
یکی زرتی زرتی عاشق میشه ... یکی همش خراب میکنه ...
یکی ول میکنه ... یکی میچسبه ...
یکی بی تفاوت میشه همش ...
یکی زیادی احساساتی میشه ..
یکی کلا نمیتونه ...
یکی زیادی میتونه ! انقدر که تیکه پاره میشه ...

هممون توی سطحی از کمال زندگی میکنیم و هممون توی کمال دنبال پیشرفتیم
حداقل حرف زدن راجع به کمال بحث شیرینیه یا حتی اگه شیرین هم نباشه چیزی نیست که کسی بگه نمیخوام ! همینی که هست میزونه ...
این نشون میده که هممون ته دلمون از یه چیزی نالانیم ... همش دنبال ای کاش ها و آرزوهای خودمون هستیم وچه خوب که اینجوری هستیم . گرچه درد و رنجش زیاده ولی اگه این نبود هیچ وقت یه میمون نمیتونست آپگرید بشه و تبدیل به یک آدم بشه !
یا هنوز داشتیم دسته هواپیماییه آتاری میشکستیم بجای اینکه با دسته پلی استیشن و ایکس باکس که جدیدا سیم هم نداره , بازی کنیم....
آبزیه هیچ وقت حوس نمیکرد دوزیست بشه و دوزیسته هیچ وقت فکر زندگی توی خشکی هم به سرش نمیزد!
پس همه اگر بطور آگاه دنبال کمال نباشیم , ناخودآگاه این کارو انجام میدیم و میریم جلو ...
پس نباید خیلی جای نگرانی و دلهره توی وجودمون باشه ! اما بعضی هامون عجله داریم و میخوایم پله های ترقی رو دو تا دو تا گاز بزنیم بریم جلو ...
این کارم ممکنه آدمو خسته کنه ولی چه کند چه تند ... آش کشک خاله هست و بخوری و نخوری پاته !
پس این قلب چرا باید دائم درحال کنده شدن باشه ؟ چرا به خودمونو دیگران فرصت نمیدیم؟
اینکه تو زندگیت درجا بزنی (که به نظر من نمیزنی! فقط سرعت پیشرفت خودتو به حداقل میرسونی ) اصلا خوب نیست ... اما اینکه از آینده ترس داشته باشی و بگی ای وای اگه کامل نشدم هم کار درستی نیست.

ای رنج مگر آجری ؟

تغییر همیشه درد داره ..
فکر کنین یه موجودی که تا دیروز دم نداشته از امروز میخواد تصمیم بگیره که دم در بیاره !
خوب درد داره دیگه نداره ؟
اما فدای سرش ! باهمون دمی که در میاره فردا قراره توجه یه دنیا موجود بدون دم رو به خودش جلب کنه
یـــــک حالی میده !

فرق ما آدم ها با میمونهایی که دی ان ای شون فقط 1.6 با انسان تفاوت داره سر اینه که اونا هزار ساله میمونن و هنوز نتونستن یه گاری ! چیزی بسازن ... اما ما هر روز سوار مدل هال مختلفی از اتوموبیل هامون میشیم . بنز میسازیم سوار میشیم یا سوار شده هارو میبینیم ! و به هر حال میدونیم و "آگاهیم" که پس فردا مدل جدیدتر بنز هم خواهد آمد ! اما میمونه فکر نمیکنم امید زیادی به اختراع حتی یه گاری کوچیک آشغال داشته باشه....
تحقیقات نشون داده اکتشافاتشون بد نیست ... مثلا از یه تیکه چوب به عنوان قاشق برای خوردن مورچه ها استفاده میکنن ولی در مورد اختراع ... متاسفم برای 1.6 دهم عقب موندگیشونو ....

خلاصه میخوام اینو بگم ... سر همون 1/6 دهم تفاوته هم که شدیم هممون میتونیم تغییر کنیم و باز هم آپدیت شیم
و این یک امر طبیعی برای انسانه .
اما به چند عنصر از قبیل آگاهی , جرات تغییر , هوش و ابتکار , عشق و علاقه و ایمان به رشد , همت و عالم معنی از اینجور چیزا داره ...

پس دست بردار از این میکده سر به سری
پای بگذار به اون راهی که فقط فکر کنی بهتری

۵ نظر:

comet گفت...

http://gahivaghtha.blogspot.com/

comet گفت...

بعله دو صفحه عرایضم پاک شده همه . گفته بودم که این بسیار خوبه که می نویسی یک . دو اینکه برای بهتر نوشتن می تونی چند تا کار بکنی یک اینکه با خودت روی موضوع بلند بلند یا تو دلت بحث کنی و در حین بحث به جملات طلاییت توجه کنی و با نوشتن کمترین جملات بیشرین حرف رو بزنی . دومین روش هم اینه که از شیوه ی چرک نویس پاک نویس استفاده کنی . و بشینی چند بار متنت رو بخونی و سعی کنی خلاصه تر بنویسی کلا تمرین خلاصه نویسی بسیار مفیده مخصوصا در وبلاگ نویسی که مردم حوصله ی بیشتر از دو تا پاراگراف خوندن رو ندارن . و بعد اینکه راجع به اختلاف میمون و آدم هم بیشتر بنویس خوشمان آمد . و دیگه اینکه آره عزیزم دست بردار از این میکده ی سر به سری وعده ی ما دم در میکده که را بیفتم بریم من دنبال بچم تو هم دنبال سناریوت برادر .

amin گفت...

اوه چه پیشنهاد خوبی ! اصلا حواسم به چشمای کسایی که میخوان بخونن نبود که قراره سرخ بشه تا به ته متن برسن . باشه حتما پیشنهادتو بکار میبندم ممنون. سر قرار میبینمت ...
من برم دنبال شکستن سناریوم .
فعلا .

Hs گفت...

خوبه ادامه بده

فاحشه کوچک گفت...

نظر میدهیم با نیت دادن نوازش مثبت قربت الی الله